خبرگزاری مهر، گروه استانها- علی اصغر سیاحت*: در صورتی که حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رئیسجمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوه مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند، رئیسجمهور باید ظرف مدت یک ماه پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و در خصوص مسائل مطرح شده توضیحات کافی بدهد. در صورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رئیسجمهور، اکثریت دو سوم کل نمایندگان به عدم کفایت رئیسجمهور رأی دادند مراتب جهت اجرای بند ۱۰ اصل ۱۱۰ به اطلاع مقام رهبری میرسد.
این یکی از بندهای مهمی است که بعد از بنی صدر حالا درباره حسن روحانی دوباره مطرح شده است و با روی کار آمدن مجلسی که اکثریت آن با نمایندگان اصولگرا است، امیدها برای استیضاح حسن روحانی دوباره قوت گرفت و همین موضوع سوژه داغ رسانههای جریانات مختلف است.
عدهای با استناد به نامه سال ۸۳ رهبر معظم انقلاب به مجلس وقت درباره ادامه کار دولت خاتمی در یک سال آخر تا پایان، این استیضاح را درست نمیدانند و عده دیگری نیز مشکلات اقتصادی کشور و فشار بر قشر ضعیف جامعه را سند مهمی بر ناکارآمدی اقتصادی دولت روحانی میدانند و زمینهسازی برای جمعآوری امضا و اقدام تا پایان هستند.
امیرآبادی چندی پیش با حضور در برنامه تهران ۲۰، استیضاح روحانی را منتفی دانست. چرا که عملاً کاری از پیش برده نخواهد شد و تنها مظلومنمایی برای دولت کنونی خواهد ماند و این نقطه عطفی برای قوت گرفتن دوباره جریان اصلاحات خواهد شد. البته بحثها بالا گرفته و عدهای نیز به دنبال برگزاری تجمع برای فشار به مجلس در راستای تحقق استیضاح هستند.
اما استیضاح، استعفا، برکناری یا هر مسئلهای دیگری چند پیامد منفی به همراه دارد:
۱- دولت روحانی با گره زدن مذاکره با آمریکا به معیشت مردم و تعطیلی انرژی هستهای، توانست بر سر قدرت بیاید و با یک رأی ناپلئونی با حداقل میزان مقبولیت لازم در انتخابات ریاست جمهوری رأی آورد و هنوز مسیر گره زدن موضوع روابط خارجی ایران را مطرح میکند که در مجامع عمومی این شبهه حل نشده است و مسیر مطالبات مردمی به سمت مسئله نگاه به درون و مدیریت داخلی نرفته است و همین مسئله سبب میشود تا زمینه مطرح شدن گزینه ظریف-روحانی با مدل الگویی پوتین-مدودف مطرح شود و از طرفی رسانههای کارگزاران سازندگی و اصلاحات بر این آتش بدمند.
۲- استیضاح روحانی در این شرایط به معنای تحقق خواستههای دولت روحانی برای تکمیل بهانههایش در تحلیلهای آینده است. به این معنا که در موجسازی رسانهای این باور را به مردم القا خواهند کرد که همین جریان مانع از فعالیت درست روحانی بودند و در نهایت او را برکنار کردند.
۳- زمان مسئله مهم است، تا پایان دولت روحانی زمان زیادی باقی است و در صورتی که استیضاح روحانی همین امروز وارد صورت جلسه مجلس شورای اسلامی بشود، حداقل چهار ماه زمان خواهد برد و یعنی فروردین سال بعد و تا انتخابات نیز شخصیتی مانند اسحاق جهانگیری سکاندار خواهد شد تا انتخابات برگزار شود و از نظر زمانی فایدهای برای ملت ایران ندارد تا این دو ماه بیدولتی را تحمل کنند.
۴- استیضاح تنفس مصنوعی به جریان اصلاحات خواهد داد، عباس عبدی زمانی که از برکناری حسن روحانی سخن میگفت، مسئله بیشتر ناکارآمدی دولت وابسته به کارگزاران-اصلاحات بود که موجبات آبروریزی بیشتر این جریانها را فراهم میآورد و همین مسئله کافی بود تا برای زمان گرفتن تا انتخاباتی جدید بتوانند خاکی بر روی محصول فعالیت دولت روحانی بریزند و مردم آگاهی و تحلیل لازم را پیدا نکنند.
نکته آخر این است که جریان رسانهای انقلاب اسلامی هنوز در مسیر فعالیتهای روشنگرانه یک چرخه و ساختار برای خود فراهم نیاورده و در مقابل موجسازیهای کوچک و بزرگ به یک راهبرد مشخص نرسیده است و به همین خاطر موضع منفعلانهای در قبال جوسازی رسانهای سیستم بمباران رسانهای آشنایان با بودجههای هنگفتشان دارد. حال نکته اینجاست که تا چه اندازه نسبت به پیامدهای استیضاح دولت روحانی اندیشیدهایم؟
امروز کسانی که مسئله استیضاح روحانی را مطرح میکنند، در گذشته نیز برای جریان انقلاب هزینههایی ایجاد کردند و حتی یک بار در انتخابات مجلس قبل وزنکشی کردند و عیارشان و میزان مقبولیتشان به دست آمد، این عزیزان نیاز به هماندیشی بیشتر و مشورت با بزرگان انقلاب دارند و از طرف دیگر لازم است تا در اتخاذ تصمیماتشان رویکرد راهبردی و تعمیمیافته داشته باشند.
*نویسنده و فعال رسانهای
نظر شما